جدول جو
جدول جو

معنی پیچ و مهره - جستجوی لغت در جدول جو

پیچ و مهره
(چُ مُ رَ / رِ)
رجوع به پیچ و رجوع به مهره شود.
- پیچ و مهرۀ کاری در دست کسی بودن، تمام وسائل و اسباب پیشرفت امری نزداو بودن، از عهدۀ او تنها برآمدن، که او حل مشکل آن تواند کرد و بس
لغت نامه دهخدا
پیچ و مهره
یا پیچ و مهره کاری دردست کسی بودن، همه وسایل پیشرفت امری نزد او بودن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ رَ / رِ)
پیچ و مهره. رجوع به ’پیچ’ و ’پیچ و مهره’ شود
لغت نامه دهخدا
یا پیچ و مهره کاری دردست کسی بودن، همه وسایل پیشرفت امری نزد او بودن
فرهنگ لغت هوشیار